۱۳۹۱ بهمن ۵, پنجشنبه

دلتنگي

تو بارون كه رفتي
                           شبم زير و رو شد 
                                                      يه بغض شكسته رفيق گلو شد
                                                                                             تو بارون كه رفتي
زمستونه. هوا خاكستري رنگ. دونه هاي برف آروم آروم ميان پاين. سرما از لابلاي تمامي درزهاي خونه مياد تو و خودشه ميچسونه به پاهات، به دستات، به بازوات. گوشه هاي بيرون چشمات به پايين خم ميشه و دوباره آسمونو نگاه ميكني.
يه تكوني مياد وسط قفسه سينه هات. سينه ات مور مور ميشه كمي بالاتر مياد و گلوت فشار آرومي ميده اما ول ميكنه ميره بالاتر توي چشمات يه لحظه ميچرخه مي سوزنه اما نمش زياد نيست. نميذاره چشات اشكي بشن ميره پشت گوشات داغشون ميكنه مياد رو گلوت و نفستُ تند ميكنه. يه نفس عميق ميكشي. آهي ميشه از دهنت مياد بيرون سرتو سنگين ميكنه دستاتو ميبره سمت چشات. چشماتو ميبنده و سرِتو مياره رو دستات مثل يه نوازش مياد رو موهات يه تكوني به سر و شونه ات ميده. حالا ميشه اشك از چشات مياد رو مچ دستت خيس ميشه....
دلم بي تو خونه
                    دلم بي تو خونه
                                         دلم بي تو تنگه
مي فهمي تنهايي، دل تنگي
دلم ميخواد فقط يه بار ديگه صداتو بشنوم. عزيز خيلي دلتنگتم.
تو ماه مني كه تو بارون رسيدي
                                           اميد مني تو شب نااميدي
ترانه سياوش قميشي

۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

موزه رضا عباسي

صبح ساعت 7.5 مي بايست دانشكده برق خواجه نصير مي بودم تا امتحان ارشد بدم ماشينو تو يكي از خيابوناي روبروي وزارت پست پارك كردم. يهو چششم افتاد به ديوار نويسي " موزه رضا عباسي" به خودم قول دادم از جلسه امتحان كه اومدم بيرون يه سري بزنم.
با احتياط رفتم سمت درش و وقتي وارد شدم در آن واحد چند چشم به طرف من برگشت. راستش نميدونستم موزه دولتي يا از اين جواهر فروشي هاي خصوصي. پرسيدم موزه است؟ -بله - بازديد برا عموم آزاده؟ - بله
خودمو آماده كردم يه 4 تومن بليت موزه بدم. اما گويا اينجا طرح هدفمندي يارانه ها هنوز نيومده بليت 500تومن. ذوق كردم و رفتم تا موزه رو ببينم. حتما بريد موزه رو ببينيد فوق العاده س.
اشبيا بي نظيري رو اونجا گذاشتن . عجيب زيبا و بعضا خيلي خيلي خيلي قديمي. شاهكار.
سه طبقه قابل بازديده و بنا به پيشنهاد راهنما بهتره از طبقه سوم كه مربوط به آثارپيش از اسلام شروع كنيد.در اين طبقه فقط يك بخش برا بازديد وجود داره. يه دوربين كه بدون فلاش عكس بگيره بردارين اونچه كه قرار ببينين قابل وصف نيست بهتره عكساي يادگاري داشته باشين.
طبقه دوم دو بخش داره كه مربوط به آثار پس از اسلام. اينا هم قشنگن اما به جرات ميگم به اثار پيش از اسلام نمي رسه.
طبقه اول دو بخش داره نگارگري و خوشنويسي. اگه اهل شاهنامه و اين جور چيزا باشين واقعا خوبه.
بريد ببينيد حالشو ببريد. راستي موزه دوشنبه ها تعطيله. و بقيه روزا از ساعت 9 تا 4.45 بازه. آدرسشم خيابان شريعتي (جنوب به شمال) نرسيده به پل سيد خندان سمت چپ. يه كم پول بيشتر بردارين نزديكاي موزه چند تا شيريني فروشي هست شيريني هاي سنتي ايراني داره حتما سوهان گز و ... بخرين.
خوش بگذره

۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

سال 1374 من دانشجوي دانشگاه @@@ بودم. هرروز گذرم به ميدان ونك مي افتاد. ميدون قشنگ و جاي تر تميزي بود. همه نزديك داروخانه قانون قرار ميذاشتن و توالت عموميشم شناخته شده بود.
الان 1389 شده و 15 سال از اون زمان گذشته. توالت عمومي ظاهر خيلي مطلوبي گرفته و بايد از شهرداري منطقه 6 تشكر كرد. اما... اماش بر ميگرده به اينكه اون سالها غذاخوريهاي دور ميدون يكي بود اونم ضلع شمال شرقي. بدك نبود. حالا ميدون ونك شده فقط اغذيه فروشي و چند تا سطل آشغال بزرگ مد روز با بوي گند و آشغالاي زيادو صد البته ترمينال تاكسي ها كه با سقفي كه براش زدن ظاهرش قابل قبول شده. ظاهر ميدون بي نهايت زشت و تحقيرآميزه.  با سطح منطقه قابل قياس نيست.
كاش كسي به فكرش باشه.
جالبه اون سالها سكه تمام آزادي بوده 40 تومن الان هست 350 تومن
كرايه ونك ده ونك 25 تومن بود الان350تومن
كتاب حساب ديفرانسيل فيني 1600تومن الان5800تومن

۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

پيام ايمني قطار شهري تهران حومه

صبح امروز سوار مترو بودم.قطارايستگاه حقاني كمي معطل شد. تيزر تبليغاتي در خصوص اينكه مانع بسته نشدن در نشويد پخش شد و در ادامه فيلمي ضبط شده از دوربين هاي مترو را نشان داد كه فردي بين در مترو گير كرده و مردم ميخوان كمكش كنن.
جالبترين صحنه اين بود كه بعد از پايان فيلم به اصطلاح آموزشي از شما پرسيده مي شود  "مقصر اين حادثه چه كسي است؟"
و بعد از اين پرسش عبارت "قطار شهري تهران و حومه" ظاهر ميشود.
به نظر مي رسد در اين حادثه واقعا قطار شهري مقصر بوده است.

۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

تموم دلخوشيم اينه كه دل با تو رفيقه

عيدا هميشه برا من كسل كننده است. علي الخصوص ديد و بازديد هاي كه سالي يه مرتبه انجام ميشه  بيمزه ترين رسم دنياست-خب اين فرق ميكنه كه تعطيلات عيد با كسايي كه دوسشون داري بگذروني-.
عيد بيمزه سال 68 هم از اون عيد بيمزه ها بود. رفتم سراغ قفسه كتاباي بابا كه ماما خوندنشو قدغن كرده بود. مخصوصا گفته بود كتاب دزيره خونده نشه درسته كه من بعدا فهميدم بخاطر دو سه صحنه بوسه هاي بناپارت و دزيره بود(نميدونم هنوز هم مامان راجع به اين مسائل چي فكر ميكنه جرات ندارم بپرسم). اما من كتاب رو يواشكي برداشتم و گذاشتم زير تخت، كََلمو از بالاي تخت آويزون ميكردم تا بتونم چاپ ريز كتاب رو به راحتي بخونم البته دليل داشت چون به محض شنيدن صدا، كتاب رو هل مي دادم زيرتخت و مامان متوجه نمي شد.شب هم چراغ قوه رو زير لحاف روشن ميكردم تا بتونم بخونم.
آهنگ بي بي گل معين روشن بودو اين آهنگ هنوز احساسهاي عجيبي تو من بيدار ميكنه انگار من پاريس باشم و ببينم دزيره گريه ميكنه و ژان باتيست دلداريش ميده. هنوز بعد از 21 سال.
دانلود بگو كه گل نفرستد كسي به خانه ي من ترانه ايي زيبا از معين

 دلتنگ صدايت هستم

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

undisclosed-recipients

حتما شما هم نامه هايي دريافت كرديد كه در قسمت to عبارت undisclosed-recipients ديده مي شود. به اين ترتيب شما نميتوانيد ببينيد اين نامه را چه كسان ديگري دريافت كرده اند. اين كار حسن هايي دارد مثل اينكه گيرنده هاي نامه شما آدرس سايرين را نمي بينند و ساير دريافت كنندگان را هرگز نخواهند شناخت.


چگونه مي توان اين كار را انجام داد؟ به سادگي كه در پايين توضيح ميدهم.

1- در قسمت بالاي محل آدرس عبارت زير را مي بينيد

Insert addresses (separated by commas)Show Bcc




بر روي عبارت show Bcc كليك كنيد.

2- عبارت Bcc در نوار آدرس ها را مشاهده خواهيد كرد




آدرس هايي كه ميخواهيد نامه دريافت كنند در محل Bcc وارد نمائيد. سپس send كنيد. دوستانتان نامه هايي با فرستنده undisclosed-recipients دريافت خواهند كرد.



۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

سعيد

فاطمه فاطمه است.
سارا سارا است.
اما سعيد ....
وقتي بعد از سالها تو را ديدم
موهاي مشكي لخت روي صورتت ريخته بود. هر از گاهي صورتت رو به سمت راست بالا ميبردي تا موها از صورتت كنار بره. چشماي سياه مهربان. قد متوسط و جمع و جور.
ديدن خطبه هاي نماز جمعه هر جمعه و بعد ....
صحبت كردن از نهضت ....
گيردادنت به برادر بزرگتر.
مبهوت سارا شدن.
چقدر دوستت داشتم و دارو.
ميدونم هرگز پاتو تو اين وبلاگ نميذاري و مخصوصا الان اصلا دسترسي نداري.
دلم برات تنگ ميشه برا ديدن همون چشماي سياه.
ابراز عقايد بي پروايانه.
هنوز برام سوال چرا رفتي؟
چرا رفتي اونجا؟
كي به جوابم ميرسم؟